سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات کودکی ساینا

مروری بر 90 (2)

1391/1/21 20:21
نویسنده : مامان و بابا
900 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلکم

 سه ماهه دوم زندگی تو دل مامان خیلی خوب بود.تازه شروع کردیم با هم خوش بگذرونیم. عاشق اون ضربه هات بودم خیلی خیلی ذوق زده شدم. دوستت دارم.

  • ٢ تیر اولین عروسی که با هم رفتیم عروسی علیرضا و آناهیتا بود.
  • کلی گشت و خرید برای ورود نوگلم
  • 3 مرداد اولین ضربه های محکم(هفته 22)
  • 15 مرداد تخت و کمد شما رو آوردن
  • 16 مرداد تو دخملی سالم و سلامت تو هفته 24 وزن شما 700 گرم. قربونت برم. همیشه خوابهای صورتی می دیدم. اینم نتیجه اش. بابایی اونقدر خوشحال بود که نگو.
  • شهریور ماه فقط خرید
  • 16 شهریور دندونم شکست
  • 27 شهریور مرخصی دائم گرفتم تا حسابی ازت مراقبت کنم.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)