سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

خاطرات کودکی ساینا

سنگ توزین

1393/4/18 10:41
نویسنده : مامان و بابا
7,471 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم، عمرم، نفسم

میخوام برات بنویسم. اما اینبار نه از موارد احساسی، از موارد فیزیکی و مادی که اگه بخواهی تا تهش بری بازم به معنویات انسان میرسی.

پول، چیزی که آدمها برای بدست آوردنش باید بهایی بپردازند. اما باید دید که وقتی بدستش آوردن حالا میخوان چکار بکنن و چی با هاش بدست بیارن.

یک زمانی تو مدرسه ها میگفتند علم بهتر است یا ثروت؟ همه مینوشتن ثروت چون در آن زمان پول ارزشی نداشت و  یا بهتر بگم که جایگاهش معلوم نبود. حالا پول با همان بی هویتی متأسفانه در جامعه جوان ایران توجهی رو به خودش جلب کرده که خیلی ها به سمتش میرن ولی جایگاهش و ارزش واقعیش رو نمیدونن.

میخوام برات از این کالا یا متاع یا ابزار بگم.

دخترم یک روز در یک جلسه کاری، گروهی از همین تازه به دوران رسیده ها برای اینکه حرف من اجرا نشه و مدیرعامل به نگرش اونا توجه کنه با حالتی مانند عاقل اندر سفیه از من پرسیدند که شما که اینقدر به دانسته هاتون مینازید بگید ببینیم که علم بهتره یا ثروت؟ (مثلا خواستن منو مثل بچه مدرسه ای جلوه بدن و بگن هنوز باید انشاء بنویسم) جواب من این بود: «سرمایه علم با ابزار ثروت». جلسه حدود چند دقیقه ساکت بود. مدیر عامل رو کرد به من و گفت حالا طرحت رو بگو بشنویم و آن افراد را از جلسه مرخص کرد تا تمرکز بیشتری داشته باشیم.

پدرم، دخترم، دلیل این حرف رو برای تو مینویسم تا همیشه با آگاهی این جواب رو بدی: چون علم به تنهایی فایده ای ندارد و عالم بی عمل به زنبور بی عسل ماند. اما این زنبور برای تولید عسل نیاز به ابزار پر و بال برای پریدن دارد که البته استفاده از این ابزار نیز علم میخواهد که روی چه گلی بنشیند تا عسل خوبی بدهد. پس پول مکمل علم جهت تسریع در رسیدن به اهداف است و نه خود هدف و یا اصل برنامه.

یک روز مادرت از من پرسید که چرا آدمهای پولدار سفت و سخت میشن؟

جواب من در اون زمان این بود که چون برای بدست آوردن پول خیلی سختی کشیدن و از غریضه پایین انسانی نمیخوان راحت دیگران رو در این نعمت سهیم کنند سفت میشن و از بقیه فاصله میگیرن.

ولی حالا اینو میگم: باید ببینی اون آدمها برای بدست آوردن اون پول چه چیزهایی و چه انسانهایی رو فروختن تا پول رو بخرن.

این آدمها سعی میکنن با سنگ پول داری، دیگران رو قیاس کنن و ارزش گذاری کنند و حرفهای آدمها رو با میزان پول آنها بهش توجه میکنن نه به میزان معنی و عمق حرف. حالا من برای این آدمها با همون سنگ ترازوشون یک روش دیگه بهت میگم که آنها رو بسنجی و به همان میزان براشون حرف بزنی و از علم و دانسته های خودت به اندازه ای که متوجه میشن بهشون بگی تا نه حرفت کم ارزش بشه و نه ناراحت که چرا کسی گوش نمیده؟! این آدمها رو اینطور با پول بسنج: اگر در یک لحظه همه داراییشون رو بگیری چی دارند؟ چه کسی رو دور خودشون میتونند نگه دارند و آدمهای اطرافشون بازم باهاشون میمونن یا نه؟ حرفشون بازم خریدار داره و کسی بهشون توجه میکنه؟ میتونن دوباره بلند شن و به همون دارایی برسن و آمهای قدیمی دورشون را میتونن دوباره بدست بیارن، یا آنقدر خودشون را از انسانها دور کردن که زمان زیادی برای رسیدن لازمه و ممکنه یا عمر آدمها جوابگوی آن سفر نباشه یا عمر خودشون.

حالا فکر کنم بهتر میتونی درک کنی که چرا گفتم پول ابزار است نه هدف و مقصود. باید با پول به انسانها (نه آدمها) نزدیک شد، نه اینکه فاصله گرفت. 

امروزه دنیا به این باور رسیده که هرچیزی دارای ارزش است. پول هم به عنوان کالایی ارزش خودش را دارد که باید برایش بهای مناسب پرداخت. آنقدر گران نخری که مجبور باشی هرچه داشتی را بدهی و پس از بدست آوردنش دیگر هیچ نداشته باشی. انسان موجودی است اجتماعی و تعالی او نیز در اجتماع شکل خواهد گرفت. حال خودش باید تصمیم بگیرد که در انزوای تنهایی و فردگرایی خویش فرو رود و یا در باغ اجتماع و انسانها رشد کرده و شکوفا شود.

حال در آخر یک کلام دوستانه برایت دارم: 

معلم همیشه در هر کلاس درس همان کلاس را میدهد، چون معلم و شاگردان برای مقطعی خاص با آموزشهای خاص انتخاب شده اند. تفاوت زندگی با مدرسه اینست که کلاسهایش نا مشخص و شاگردانش بعضاً بدون آزمون در مقاطع مختلف نشسته اند. پس برای بیان هر مطلبی اول باید شنونده را بشناسی تا، نه کلامت بی خریدار باشد و نه خودت مغموم از اینکه چرا حرفت اجرا نمیشود و کسی که برایش گفته ای به بیراهه میرود.

هر انسانی ظرفیتی دارد همانگونه که همه دانش آموزان یک مدرسه یک رشته و تا یک مقطع تحصیلی پیش نمیروند، جامعه هم همینطور است. همه انسانهای آن جامعه در یک سطح نیستند و قرار نیست همگی یکسان باشند. دیگر آن وقت لذت زندگی و تبادل ها از بین خواهد رفت و این قانون طبیعت است.

دخترم این دوستانه کلامی که برایت نوشتم خیلی جاها باری از دوشت بر میدارد و خیلی جاها با روزه سکوت میتوانی در درونت به تأمل بنیشینی و تجربیات خود شناسی را فزونی بخشی.

امید که همیشه اطرافت انسانهای متعالی و خواهان و خواستگاران علمت و دانسته هایت به واسطه وجود خودت در کنارت باشند نه سرمایه هایت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

بانو
13 مرداد 93 9:46
سلام با شب ادراری کودک خود چه کنیم؟ www.banoo.ir/post/894 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
بانو
20 مرداد 93 12:04
سلام چگونه کودکی مستقل تربیت کنیم؟ http://www.banoo.ir/post/939\ منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
بانو
3 شهریور 93 15:04
سلام برای کودک دلبندتان لالایی بخوانید. www.banoo.ir/post/974 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
بانو
24 شهریور 93 12:45
سلام نبایدهای تخم مرغ در بارداری را در بانو ببینید www.banoo.ir/post/1036 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
بانو
31 شهریور 93 10:44
سلام یک مادر نمونه همیشه بله نمی گوید www.banoo.ir/post/1030 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
بانو
7 مهر 93 10:26
سلام تزئین غذا برای کودکان بد غذا www.banoo.ir/post/1101 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
بانو
14 مهر 93 14:22
سلام تدابیر پزشکی قبل از بارداری www.banoo.ir/post/1088 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
بانو
5 آبان 93 11:45
سلام ورزش های مناسب کودکان کدامند؟ www.banoo.ir/post/1236 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
مامان
1 آذر 93 13:56
سلام. وبلاگ زیبایی دارین. به ما هم سربزنین. اگه دوست داشتین ما رو لینک کنید و به ماهم خبر بدید که شما رو لینک کنیم.
مامان و بابا
پاسخ
سلام. ممنون که به ما سر زدین.