سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

خاطرات کودکی ساینا

آخرین جمعه تابستان

جمعه پدر - دختری پارک بانوان (بگم که روزهای جمعه خانوادگیه) 31/6/91 ساعت 11 صبح           همیشه به پدری یادآوری می کنم دخترا بابایین. حسابی هوای دخترمون رو داشته باش. انصافا بابایی هم کم نمی زاره. ممنونیم بابایی ...
3 مهر 1391

به بهانه 300 روزگی عزیزترینم

پارک لاله ٢٤/6/91 ساعت 18:00 فقط 65 روز دیگه تا تولدم مونده.   ساینا ذوق زده ساینا کنجکاو  دخملی معترض می گه چرا نمی زارید چمن ها رو بکنم و بخورم.  اینجا برام ژست گرفته اینهم یه ژست دیگه  ما اینجا رو نشون کرده بودیم بیاییم عکس بگیریم دیدم پیشی جان جلوس فرمودن   ساینا جون مجبور شد بشینه اون بالا روبروی پیشی جان این نمونه ای از ترس ساینا جونه چطوری بهش نگاه می کنه. دورت بگردم مادر بالاخره پیشی جان لطف کردن تشریف بردن و ساینا جون رفت جای ایشون ولی هنوز نگاهش به پیشی مونده  و ادامه نگاه اینجا هم مدل موهاشو عوض کردم ولی حاضر نشد شونه...
28 شهريور 1391