سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات کودکی ساینا

پایش رشد

سلام عزیزکم حدود 100 روزگی بود رفتیم برای پایش رشد. خیلی خوب بود. مشاورت گفته بود: - توی اتاق خودش بخوابه در رشد اعتماد به نفس و مستقل شدنش نقش داره. - تلویزیون نبینی چون باعث می شه دوران مدرسه حواست با کوچکترین صدا پرت بشه و تمرکزت کم بشه. - نذاریم به نور خیره بشی که البته الان خیلی کمتر شده. اونقدر حواست به این طرف و اون طرفه که نور رو نگاه نمی کنی. - انگشتتو می لیسی که طبیعیه تا دو سالگی ادامه داره. - باهات غلت زدن رو تمرین کنم که الان هزار ماشاله غلت که هیچی می خوای سینه خیز بری. امروز زنگ زدم به مشاورت گفت سینه خیز مال ماه ششمه. - گفت سی دی های بی بی انیشتین رو از یکسالگی به بعد براش بذار. چون سی دی ها ا...
27 فروردين 1391

روزهای اول

عزیزتر از جانم می خوام از مادر شدن و تجربیات اون بنویسم. تجربه هایی که شاید بعدها که خواستی مادر بشی به دردت بخوره. روزهای اول خیلی گریه می کردی با هیچی آروم نمی شدی. همه می گفتن گرسنه ای. شیر خشک هم می خوردی اما بازم گریه می کردی به همه چیز متوسل شدیم. به شما colicez می دادیم که ضد دل درده. حتی دایمتین هم می دادیم. دکتر گفت رژیم غذایی خودتو عوض کن. فکر می کردیم شاید به پروتئین حساسیت داری ولی اونهم نبود. بعد از دو هفته آروم شدی. انگار نه انگار. اما دو ماه طول کشید تا تونستم شیر خشک رو ازت بگیرم. هفته سوم زندگیت صورتت دونه های ریزی زد که هی بیشتر و بیشتر شد. رفتیم دکتر که گفت بهش می گن دونه های مروراریدی. راه درمانی نداره. گفت م...
24 اسفند 1390