دختر آبی پوش من
سلام عشقم
دیشب که عکساتو به بابایی نشون می دادم اولش که این عکس ها رو دید گفت پاک دختری رو پسر کردی رفت. بعد از مدتی گفت نه ته چهرهش زیبایی دخترونه موج می زنه.
حتی موقعی که شب ها تو رو می خوابونم با بابایی فقط و فقط درباره شما حرف می زنیم. اون روز چه کار کردی؟ چه کارهایی یاد گرفتی؟ برنامه ریزی برای آینده و .....
دوستت داریم خیلیییییییی
توضیح اینکه این لباسها رو مامان بابایی از مکه آورده. کفشها رو هم که چند هفته پیش گرفت. ما هم دیدیم ستن چسبوندیمشون به هم.
عکس گرفتن از شما این روزها حسابی سخت شده. یک دقیقه هم آروم نمی شینی تا از شما عکس بگیرم. تازه کلی هم غر می زنی که چرا لباسامو عوض می کنی و عکس می گیری. اگر حواست به جای دیگه هی نباشه حتما دوربین تو دستای شماست. البته اگه فلاش بزنم به هوای فلاش چند ثانیه ای ثابت می شی.
همیشه به بابایی می گفتم دخترها شیطون تر از پسرهان و به نظرم واقعا همینطوره. هزار ماشاله مامان شما خیلی شیطونی . البته ما عاشق شیطنت های شماییم.
خوشبختانه موفق شدم و خوابیدن شب شما رو منظم کردم و کنترل شده. دیگه شیر نمی خوری زیاد نهایتا دو بار. سعی می کنم تا آخر هفته دیگه به یک بار برسونم و بعدشم دیگه شیر نخوری و راحت بخوابی.
فعلا مشغول ایمن سازی خونه هستم حسابی. چون واقعا نمی شه شما رو کنترل کرد. می ترسم اتفاقی برات بیفته. حالا تموم شد عکساشو می زارم ببینی خونه به چه وضعیتی در اومده.
عشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق منـــــــــــــــــــــــــــــــــی